شفایابی از افسردگی شدید و اختلال استرسی پس از ضایعه روانی
من سابقا یک کودک افسرده بودم. پدرم اغلب به من خشونت می کرد. من همیشه خیلی ساکت و مضطرب بودم و خواب کافی نداشتم. وقتی نه ساله بودم مورد سوء استفاده قرار گرفتم. خانواده ام از این مسئله مطلع بودند ولی هیچ اقدامی جهت متوقف کردن این امر انجام نمی دادند. وقتی 16 ساله بودم تجربه یک خودکشی نا فرجام با مصرف بیش از حد قرص را داشتم. در مدرسه در تمامی دروس مردود شدم. که باعث شد بیشتر از قبل از خودم متنفر شوم و بر این باور بودم که برای هیچ چیز خوب نبودم. وقتی 18 ساله بودم خانه را ترک کردم. از22 سالگی بیش از چهار سال تحت درمانهای روانپزشکی بودم. من به دلیل عوارض جانبی داروها هیچ گونه دارویی مصرف نکردم. ازدواجم بعد از سه سال به شکست انجامید ادامه مطلب...